خورشید بانو " ناتوان "
(15 مرداد 1211 ه ش، شوشی-10 مهر 1276 ه ش،شوشا )
یکی از بهترین غزلگویان تاریخ آذربایجان (قره باغ )است که شعرهایش را به زبان ترکی سروده است. او دختر مهدیقلی خان جوانشیر، آخرین حاکم خانات قره باغ (1127 ه ش–1201) بود. خورشید بانو بیشتر بخاطر غزل سراییش مشهور است و او را ادامه دهنده راه فضولی میدانند. او در نقاشی نیز متبحر بود و در کنار اشعارش تصاویری را در ارتباط با شعر می کشید.الکساندر دوما پدر در سفرنامه خود به ملاقات خود با خورشید بانو در باکو اشاره کرده است. وی در اشعارش ناتوان تخلص مینمود.
خورشید بانو تقریباً بیست سال رهبری انجمن ادبی مجلس انس» را به عهده داشت و اکثر شعرهایش بلافاصله بعد از سروده شدن از طرف دهها شاعر بزرگ و سرشناس در مقیاس بی قیاس مورد استقبال قرارگرفته و انواع و اقسام نظیرهها و تضمینها بر شعرهایش سروده میشد.
آغابیگم آغا از همسران فتحعلی شاه قاجار، عمه خورشیدبانو ناتوان بود. آغابیگم آغا نیز به فارسی و ترکی شعر میسرود.
خورشید بانو ناتوان یكی از پر قدرت ترین شاعره های قرن نوزدهم آذربایجان است كه اثرات بزرگ و سترگ در پیشرفت و پیشبرد شعر و ادب آذربایجان داشته و این گوهر رخشان و خاتون عالی مقام تمام همت عالیه خود را مصروف تعالی ادبیات و آبادی آذربایجان نموده بود.
خورشید بانو تقریباً بیست سال رهبری انجمن ادبی مجلس انس» را به عهده داشت و اكثر شعرهایش بلافاصله بعد از سروده شدن از طرف ده ها شاعر بزرگ و سرشناس در مقیاس بی قیاس مورد استقبال قرارگرفته و انواع و اقسام نظیره ها و تضمین ها برشعرهایش سروده می شد و قاطعانه می شود گفت كه اگر این نظیره ها و تضمین ها روزی گردآوری گردد به نوبه خود دیوان كاملی را تشكیل می دهند.اوضاع همدان درروزنگاروقایع ثبت شده توسط عین السلطنه
پاكتیاز علیمردان خان معتضد الممالك رسیده بود خیلی از بلوا و اغتشاش همدان نوشته بود.نظمیه، عدلیه را برهم زدهاند. اقتدار من در كوریجان صد مقابل اقتدار حاكم همداناست. عباس خان پناه به نظر سردار اكرم برده یكی دو قافله همدان را نظر برای غارتیكه از عباس خان نمودهاند به تمام گرو كشیده و سی هزار تومان از همدان میخواهد.فرمان و امان اللّه نام درجزین و یكی دو بلوك دیگر همدان را تصاحب كرده ملاكینرا خارج نموده تمام مالیات را هم گرفته قبض دادند. بروجرد لرستان حاكم ندارد.خوانین همدان هم با لرستانیها معاهده دارند. ملایر، تویسركان، نهاوند را كلیتاغارت كردند. حاكم آنجاها ندارد. از قرار معلوم مشیر السلطان حاكم همدان شدهو رفت.
جمعه ششم ذیحجه 1328 هجری قمری
برابر با 17 آذر 1289 هجری شمسی
رومه خاطرات عینالسلطنة جلد 5
مشخصات كتاب
سرشناسه: سالور، قهرمان میرزا، ۱۲۵۰ - ۱۳۲۴.
عنوان و نام پدیدآور : رومه خاطرات عینالسلطنه/تالیف قهرمانمیرزا عینالسلطنه؛ به كوشش مسعود سالور، ایرج افشار.
مشخصات نشر : تهران: اساطیر، ۱۳۷۴ -
مندرجات : ج. ۱. روزگار پادشاهی ناصرالدین شاه.- ج. ۲ روزگار پادشاهی مظفرالدین شاه.- ج. ۳. روزگار پادشاهی محمدعلی شاه و انقلابمشروطه .- ج. ۴. دوراننیابت سلطنت عضدالملك قاجار.- ج. ۵. دوراننیابت سلطنت ناصرالملك همدانی.- ج. ۶. روزگارپادشاهی احمد شاه از تاجگذاری تا پایان حكومت علاآالسلطنه.-ج. ۸. روزگار پادشاهی احمدشاه قاجار از كودتای ۱۲۹۹ تا زمزمه جمهوری.- ج. ۱۰. روزگار پادشاهی سلسله پهلوی
عنوان دیگر : خاطرات عینالسلطنه.
موضوع : سالور، قهرمان میرزا، ۱۲۵۰ - ۱۳۲۴.
موضوع : ایران -- اوضاع اجتماعی -- قرن ۱۳ق
موضوع : ایران -- تاریخ -- قاجاریان، ۱۱۹۳ - ۱۳۴۴ق.
شناسه افزوده : سالور، مسعود، گردآورنده
شناسه افزوده : افشار، ایرج، ۱۳۰۴ - ۱۳۸۹.، گردآورنده
رده بندی كنگره : DSR۱۳۹۱/س۲آ۳ ۱۳۷۴
رده بندی دیویی : ۹۵۵/۰۷۴۵۰۹۲
شماره كتابشناسی ملی : م۷۶-۳۷۴
نام قرهباغ
ترجمة قره باغ به باغ سیاه » نادرست است و به تعبیر بهتر باید گفت
در زبان تركی قره باغ یعنی باغ بزرگ، چرا كه در اصل واژة قره »
به معنی بزرگ است. مانند آنچه در قره چمن(چمن بزرگ) و یا قره داش(سنگ
بزرگ) به كار می رود. از سوی دیگر قر هباغ، قرینه ای كوهستانی در این
سوی رود ارس دارد كه آن را قر هداغ می نامند . دربار ة اینكه گویش و
نوشتار كدامیك از واژ ههای قر هباغ، قراباغ و قاراباغ درس تتر است ؛ باید
گفت كه پیشوند (قره) گونة گفتاری پیشوند (قارا) است . از سوی دیگر
پیشوند (قر ا) نیز نادرس ت است چرا كه حرف صدادار ( ) در گروه
صدادارهای نازك و حرف صدادار(آ) در زمرة صدادارهای كلفت زبان
تركی است. طبق قانون آهنگ (از دستورهای تركی) بكارگیری دو صدادار
كلفت و نازك در یك واژه درست نیست. 1 از نظر دستوری قاراباغ درست
است.
قره باغ نامه (پرویز زارع شاهمرسی )
در دوره صفویه قرهباغ به مرکزیت گنجه یکی از بیگلربیگیهای ایران بود. مقام بیگلربیگی که در قرن دهم به طور موروثی به سران ایلات چادرنشین قزلباش میرسید، در قرهباغ در اختیار یکی از شاخههای ایل قاجار بود.[۱۴] در این دوره محال خمسه ارامنه شامل دیزاق، ورنده، خاچین، چلهبرد و طالش و همچنین برکشاط و خانهای ایل جوانشیر و اتوزیکی تابع این بیگلربیگی بودند.[۱۵]
آقامحمدخان قاجار پس از نشستن بر تخت، از ابراهیمخلیلخان خواست تا از دولت مرکزی اطاعت کند، وی نیز در ۱۲۰۷ پسرعمویش عبدالصمدبیگ را به رسم گروگان به تهران فرستاد و ابراز اطاعت کرد.[۲۴] اما در جریان یکی از درگیریهای آقامحمدخان و زندیان عبدالصمدبیگ فراری ناموفق انجام داد و به همین دلیل نیز به دست شاه قاجار کشتهشد. این مسئله و اینکه ابراهیمخلیلخان آقامحمدخان را همانند بسیاری از دیگر رقبایش میدید به تیرگی روابط این دو انجامید.[۲۵] در ۱۲۰۹ آقامحمدخان به قصد تسخیر قرهباغ از ارس گذشت، در محاصره قلعه شوشی جوادخان قاجار و ملیک مجنون چلهبردی و نیروهای ارمنی وی را همراهی میکردند. به علت نداشتن توپهای قلعهکوب، خان قاجار نتوانست قلعه را فتح کند و به پیشنهاد ملیک مجنون به تفلیس لشکرکشی کرد.[۲۶] با فتح تفلیس و متواری شدن اراکلیخان، دیگر خانهای قفقاز اظهار اطاعت کردند، آقامحمدخان که در پی تسلیم ابراهیم خلیلخان بود در نهم ذیحجه ۱۲۱۱ عازم شوشی شد، ابراهیم خلیلخان نیز از ترس به داغستان گریخت، در همان زمان آقامحمدخان در کنار قلعه شوشی به قتل رسید. با شنیدن این خبر ابراهیمخلیلخان به شوشی بازگشت و قدرتی بیش از پیش یافت.[۲۷]
ابراهیمخلیلخان جنازه آقامحمدخان را با احترام در شوشی دفن کرد و منتظر دستور از تهران ماند. با برتخت نشستن فتحعلیشاه خان تی دوگانه را در پیش گرفت. از سویی اطاعت خود از دربار تهران را نشان میداد به گونهای که پسرش ابولفتحخان را به نزد شاه ایران فرستاد و دخترش آغابگم معروف به آغاباجی را نیز به عقد او درآورد دوباره به خانی قراباغ رسید،[۲۸] از سوی دیگر استقلال خویش و توفق بر قدرتهای همجوار را با رابطه حسنه با روسیه حفظ میکرد. با ورود ژنرال پاول سیسیانوف به قفقاز، ابراهیمخلیلخان رسماً به اطاعت روسها درآمد و قرهباغ را به روسها واگذار کرد.[۲۹] در ۱۲۱۸ سیسیانوف پس از سه روز محاصره گنجه را گشود، در این درگیری جوادخان زیاد اوغلی قاجار، آخرین خان گنجه و ملیک مجنون چلهبردی کشتهشدند. ملیک مجنون پیشتر بر اثر فشارهای ابراهیمخلیلخان، به همراه هزار خانواده ارمنی به گنجه پناه بردهبود و جوادخان ایشان را در محله شامشاری اسکان دادهبود و ملیک را مسئول ارامنه کردهبود.[۳۰] عباس میرزا ولیعهد ایران پس از آگاهی از پیمان روسها و ابراهیمخلیلخان برای سرکوب وی از آذربایجان به قرهباغ لشکر کشید و توانست در دو نبرد نیروهای خان را که روسها نیز همراهیاش میکردند شکست دهد. در ۱۲۲۰ خان سیسیانوف را به قلعه شوشی راهداد و فرمانده روس اختیار قلعه را به دست گرفت. خان که از این شرایط ناراضی بود به عباسمیرزا نامه نوشت و شفاعت خود را نزد شاه خواستار شد. اما در ۱۲۲۲ روسها که توسط نوه خان، جعفرقلیخان از ارتباط وی با ایران آگاه شدهبودند شبانه او و ۳۱ تن از بستگاناش از جمله دختر و همسرش را به قتل رساندند.
توأم با دشمنی شکل گرفته بین روسها و قاجاریان، تهای دولت تزاری روسیه در راستای حمایت از جمعیت مسیحیان خارج از قلمرو روسیه قرار گرفته بود که موجب جلب توجه هرچه بیشتر ارامنه به سوی روسیه شد. حتی قبل از جنگهای ایران و روس در سال ۱۷۹۳ ارامنه با ارسال نامه و گسیل هیئت از روسیه تقاضای کمک کردند و در زمان کاترین کبیر فرمانی باری اعطای تسهیلات برای مهاجرت ارامنه به قفقاز صادر شد. در عوض محبت روسها نسبت به ارامنه سراسقف ارمنی ار. گیوتینسکی در ۲۲ می ۱۷۹۶ از ارامنهٔ دربند خواست که دلاوری خود را نزد روسها اثبات و خود را از تسلط مسلمانان آزاد سازند. ریمسکی کویساکوف، ژنرال ارتش روسیه ضمن تقدیر از تلاشهای سر اسقف اظهار امیدواری میکند که ارامنه تدارکات ارتش روسیه را به رود کر بیاورند. نقشی که ارامنه در پیشروی روسها به گنجه داشتند نیز بسیار مهم بوده است.[۴۲]
در این زمینه سویتوخوفسکی به نامهای اشاره میکند که در آن ورتسف-داشکف به نیکلای دوم امپراتور روسیه در مورد خدمات ارامنه مینویسد:
خط مشی روسیه از زمان پطر کبیر مبتنی بر حسن نیت با ارامنه بوده است که ایشان نیز با کمکهای همهجانبه خود در طول جنگها آن را جبران کردهاند.[۴۳]
ارامنه بعد از افتادن قفقاز به دست روسیه به ایفای نقش خود ادامه داده و در راستای تهای روسیه تزاری در دورههای مختلف در مناطق مسلمان نشین سکنی یافتند. در بیانیهای که لازاروف در حین جنگهای ۱۸۲۸–۱۸۲۹ روس و عثمانی خطاب به ارامنه ایران و عثمانی صادر کرده است آنها را به زندگی توأم با امنیت و سعادت در محالهای ایروان، نخجوان و قره باغ و در اختیار داشتن مزارع حاصلخیز و معافیت از مالیاتها وعده میدهد.[۴۴]
در عهده نامههایی مانند گلستان و ترکمانچای نیز در جهت تسهیل مهاجرت ارامنه به قفقاز موادی گنجانده شده بود که در عهد نامه ادرنه در سال ۱۸۲۹ که یکسال بعد از ترکمانچای و بین روسیه و عثمانی منقعد شد، نیز چنین مواردی تکرار شد.[۴۵] در این زمان تنها مشکل پذیرش مهاجرین از طرف ساکنین بود که در برخی اسناد وجود نگرانی در بین روسها را تأیید میکند. در قسمتی از نامه گریبادوف به پاسکویچ فرماندار قفقاز در طی همین جنگ نوشته است که:
ماباید مسلمانان را قانع سازیم که این وضع موقتی است و باید ترس آنها را از اینکه ارامنه ممکن است زمینهایی را که در آن اسکان داده شدهاند برای همیشه تصاحب کنند، از بین ببریم.[۴۶]
همراه با تضعیف نفوذ قاجار در قفقاز مهاجرت مسلمانان به سمت قسمتهای خارج از قلمرویی که تحت نفوذ تزارها قرار گرفته بود، شروع شده بود که یکی از این بخشها قره باغ بود. در زمان جنگهای دوم ایران و روس عباس میرزا ایلاتی را از قره باغ به داخل ایران کوچانید. باکیخانوف در این زمینه مینویسد:
نایب السلطنه عزیمت قراباغ کرده جمعی را به سرکردگی امیرخان قاجار و به اتفاق جعفر قلی آقا به کوچانیدن جبرئیللو و سایر ایلات قراباغ مأمور.[۴۷]
همچنین در سال ۱۸۱۶ میلادی و در میانه جنگ ایران روس ۴ هزار خانوار مسلمان به همراه ابوالفتح آقا، پسر ابراهیم خلیل خان، قره باغ را ترک کردند[۴۸]اولین منبع رسمی دربارهٔ جمعیت قره باغ مربوط به سرشماری ۱۸۰۵ است جمعیت آن ده هزار خانوار نفر ذکر شده است. در سال ۱۸۰۸ در نتیجه جنگ ایران و روس جمعیت قره باغ به ۷ هزار و ۷۴۷ خانوار کاهش مییابد و درست بعد ار معاهده گلستان ۳۹۰ خانوار ارمنی در شوشا اسکان داده شدند. در سال ۱۸۲۳ از ۶۲۵ روستای قره باغ ۴۷۸ روستا مسلمان نشین گزارش شده است[۴۹] بنا به گفته رضوانی نیز حدود ۳۵ تا ۴۵ هزار ارمنی از ایران به جنوب قفقاز مهاجرت کردند.
نوده قره باغی روستایی از توابع بخش شرا شهرستان همدان در استان همدان ایران است.
این روستا توسط طوایف قره باغی ( عباس خان قره باغی 1250 ه ش ) بنا نهاده شده این روستا قدمتی چند صد ساله دارد که گورستان فدیمی این روستا گویای آن است .
متاسفانه در سالهای اخیر این گورستان مورد کاوشها و سرقتهای سودجویان قرار گرفته و تقریبا اثری از سنگ قبرهای قبلی نیست .
نمونه سنگ قبر یک خانم به تاریخ 1334 قمری برابر با 1294 هجری شمسی
تپه های تاریخی اطراف روستا به دوران اشکانی می رسند.
در این روستا گویش و زبان اهالی ترکی محلی می باشد که براساس دسته بندی لهجه های ترکی لهجه اهالی منطقه شراء و ترکی حاجیلو رایج در روستاهای منطقه کبودراهنگ و بهار مثل کوریجان و لتگاه می باشد.
نوده قرباغی . [ ن َدِ هَِ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شراء از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان ، در 28 هزارگزی جنوب شرقی کبودرآهنگ بر سر راه
کوریجان به شراء در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 425 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و انگور و حبوبات ، شغل مردمش زراعت و گله داری و قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
درباره این سایت